سخنان امام سجاد علیه السلام در مورد در همسایگان
سخنان امام سجاد علیه السلام در مورد در همسایگان
خدایا من از غیر تو دل برکندم و به تو پیوستم و با تمام وجودم؛ بر تو رو آوردم و روی خود را از کسی که نیازمند عطای توست برگردانیدم و (دست) خواهش خود را از کسی که از احسان تو بی نیاز نیست فرا کشیدم و (زیرا) دیدم حاجت خواستن نیازمندی، از نیازمند دیگر از سفاهت رای و گمراهی عقل اوست.
تاریخ انتشار : 1397/2/1
بازدید : 11
منبع : حضرت سجاد علیه السلام، ص200
نویسنده : کمپانی
اللهم صل علی محمد و اله، و تولنی فی جیرانی و موالی العارفین بحقنا، و المنابذین لاعدآئنا بافضل ولایتک، و وفقهم لاقامه سنتک، و الاخذ بمحاسن ادبک فی ارفاق ضعیفهم، و سد خلتهم، و عیاده مریضهم، و هدایه مسترشدهم، و مناصحه مستشیرهم، و تعهد قادمهم، و کتمان اسرارهم، و ستر عوراتهم، و نصره مظلومهم، و حسن مواساتهم بالماعون، و العود علیهم بالجده و الافضال، و اعطآء ما یجب لهم قبل السوال.
ترجمه: بار خدایا بر محمد و آلش درود بفرست و مرا به بهترین نحوی دربارهی همسایگان و دوستانم که به حق ما عارف بوده و از دشمنان ما دوری میکنند یاری فرما و آنان را برای برپا نمودن سنت تو و فراگرفتن آداب نیکویت توفیق ده که به ناتوانانشان یاری نموده و نیازمندی های آنها را برطرف کنند و بیمارانشان را عیادت کرده و طالبان راه حق را هدایت نمایند و مشورت خواهان را خیرخواه باشند و از سفر برگشته را دیدن کنند، اسرار آنان را پنهان داشته و عیوب شان را بپوشانند و به ستمدیدگان یاری نموده و در وسائل و ابزار منزل یکدیگر را به خوبی مساوات کنند و با دارائی و احسان خود به هم نفع رسانند و آنچه را که بخشیدنش واجب است پیش از سئوال ببخشند.
(۵۳) واجعلنی اللهم اجزی بالاحسان مسیئهم، و اعرض بالتجاوز عن ظالمهم، و استعمل حسن الظن فی کآفتهم، و اتولی بالبر عآمتهم، و اغض بصری عنهم عفه، و الین جانبی لهم تواضعا، و ارق علی اهل البلآء منهم رحمه، و اسر لهم بالغیب موده، و احب بقآء النعمه عندهم نصحا، و اوجب لهم ما اوجب لحآمتی، و ارعی لهم ما ارعی لخآصتی.
ترجمه: خدایا مرا چنان کن که بدکردار آنها را به نیکی پاداش دهم و از ستمگرانشان با عفو و گذشت روگردان شوم و دربارهی همهی آنها خوش گمان باشم و به نیکوئی همه شان را کارسازی نمایم و چشمم را به پاکی از (عیوب و زشتی های) آنان بپوشانم و برای آنها با فروتنی؛ نرمی نمایم و با گرفتاران آنها از روی مهربانی دلسوزی کنم و در غیابشان نسبت به آنان مودت داشته باشم و از نظر خیرخواهی بقاء نعمت را در نزد آنان دوست بدارم و آنچه که بر خویشان خود واجب می دانم برای آنها نیز واجب شمارم و هر چه را که برای خاصان خود رعایت میکنم برای آنها نیز رعایت نمایم.
(۵۴) اللهم صل علی محمد و اله، و ارزقنی مثل ذلک منهم، و اجعل لی اوفی الحظوظ فیما عندهم، و زدهم بصیره فی حقی، و معرفه بفضلی حتی یسعدوا بی و اسعد بهم، امین یا رب العالمین.
ترجمه: بار خدایا بر محمد و آلش درود بفرست و به من روزی کن آنان با من چنین رفتار کنند (که من با آنها رفتار میکنم) و در آنچه نزد آنهاست بهره کامل تری برای من قرار ده و بصیرت آنان را در حق من و معرفتشان را دربارهی فضیلت من بیفزای تا آنها به وسیله من سعادتمند شوند من هم به وسیله آنها نیکبخت گردم ای پروردگار جهانیان (دعای مرا) اجابت فرما.
هنگام پناه بردن به خدای توانا و بزرگ
(۵۵) اللهم انی اخلصت بانقطاعی الیک، و اقبلت بکلی علیک، و صرفت وجهی عمن یحتاج الی رفدک،
و قلبت مسئلتی عمن لم یستغن عن فضلک، و رایت ان طلب المحتاج الی المحتاج سفه من رایه، و ضله من عقله.
ترجمه: خدایا من از غیر تو دل برکندم و به تو پیوستم و با تمام وجودم؛ بر تو رو آوردم و روی خود را از کسی که نیازمند عطای توست برگردانیدم و (دست) خواهش خود را از کسی که از احسان تو بی نیاز نیست فرا کشیدم و (زیرا) دیدم حاجت خواستن نیازمندی، از نیازمند دیگر از سفاهت رای و گمراهی عقل اوست.
(۵۶) فکم قد رایت یا الهی من اناس طلبوا العز بغیرک فذلوا، و راموا الثروه من سواک فافتقروا و حاولوا الارتفاع فاتضعوا، فصح بمعاینه امثالهم حازم وفقه اعتباره، و ارشده الی طریق صوابه اختیاره. فانت یا مولای دون کل مسئول موضع مسئلتی، و دون کل مطلوب الیه ولی حاجتی،
ترجمه: ای خدای من چه بسیار از مردم را دیدم که عزت و ارجمندی از غیر تو خواستند و خوار شدند و ثروت و دارائی از غیر تو طلبیدند و فقیر و بیچیز شدند و بلندی (شان و مقام) قصد کردند و پست شدند، پس شخص دوراندیش از دیدن امثال آنها هشیار شد و (پند گرفت) و پند گرفتنش او را موفق نمود و آزمایشش او را به راه درست هدایت نمود، پس ای مولای من در هر سئوالی مرجع من توئی نه دیگران و آن که حاجت از او خواهم توئی نه آن مردمی که مورد سئوال قرار می گیرند.
(۵۷) انت المخصوص قبل کل مدعو بدعوتی، لا یشرکک احد فی رجآئی، و لا یتفق احد معک فی دعآئی، و لا ینظمه و ایاک ندآئی لک یا الهی وحدانیه العدد، و ملکه القدره الصمد، و فضیله الحول و القوه، و درجه العلو و الرفعه، و من سواک مرحوم فی عمره، مغلوب علی امره، مقهور علی شانه، مختلف الحالات، متنقل فی الصفات. فتعالیت عن الاشباه و الاضداد، و تکبرت عن الامثال و الانداد، و فسبحانک لا اله الا انت.
ترجمه: دعوت من پیش از هر خوانده شده ای اختصاص به تو دارد و هیچ کس در امید من (به تو) شریک نمی باشد و کسی در دعوتم با تو اتفاق ندارد و ندای من هیچ کس را با تو در یک ردیف قرار نمی دهد (خلاصه دعا و امید من به تو است و جز تو از کسی چیزی نخواهم و به کسی هم امیدوار نمی شوم).
خدایا یگانگی حقیقی خاص توست و قدرت کامله و کمال توانائی و نیرومندی و مقام بلندی و رفعت از آن تو باشد و هر که جز توست در حیات خود نیازمند رحمت تو باشد (زیرا) در کارش مغلوب و در حالش بیچاره بوده و پیوسته از حالی به حالی و از صفتی به صفتی منتقل می گردد (جز تو همه چیز دستخوش تغییر و تحول است) پس تو بالاتر از آنی که تو را مانندها و ضدهائی باشد و بزرگتر از آنی که امثال و اقرانی داشته باشی و تو (از این اوصاف که مخصوص آفریدگانست) منزه و پاکی جز تو خدائی (سزاوار پرستش) نیست.