روحانی به حرف آیت الله مصباح رسید؛ تفکیک “مشروعیت الهی” از “مقبولیت مردمی”
?چند روز قبل حسن روحانی سخنانی عجیب و مخدوش درباره ولایت حضرت علی علیه السلام و تشکیل حکومت توسط ایشان بیان کرد که با اعتراض بسیاری از علما و نخبگان دینی مواجه شد.
?به همین خاطر وی امشب در مراسم افطاری با جمعی از روحانیون، نه تنها سخنان غلطش در این باره را اصلاح کرده؛ بلکه دقیقا همان منطقی که سالها پیش از این حضرت آیت الله مصباح در این باره مطرح کرده بود را تکرار کرده و گفته: “امام خمینی قبل از انقلاب هم “ولایت” داشت، اما اقامه حکومت با حضور و خواست مردم “محقق” شد. ولی فقیه برای اقامه حکومت بسط ید میخواهد که منوط به حضور مردم است. مسأله ولایت با تشکیل حکومت، دو مقوله جدا از هم است که نباید با هم خلط شود.”
? این عصاره همان بحث تفکیک “مشروعیت الهی” از “مقبولیت مردمی” است که سالها قبل علامه مصباح در سخنرانی های مختلف خود در پاسخ به کدیور، سروش، مجتهد شبستری و … بر آن تاکید داشت و جریان روشنفکری به آن می تاخت! اما مایه خوشبختی است که بالاخره جناب روحانی نیز به این نگاه رسیده و آن را رسما بیان میکند.
? در پایان یک نمونه از بیانات علامه مصباح در این باره را با هم مرور میکنیم:
? رأی و رضایت مردم باعث بهوجود آمدن یک حکومت می شود. خداوند متعال به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم میفرمایند: «هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» (انفال/62) خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد. کمک و همدلی مردم در عینیت بخشیدن به حکومت -حتی حکومت پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم- است. ما شیعیان معتقدیم که خدای متعال بعد از پیغمبر اکرم(ص)، حضرت علی علیه السلام را برای حکومت تعیین کرده بود. پس حکومت ایشان ازطرف خدا تعیین شده بود ولی ایشان 25 سال اقدام به تشکیل حکومت نکردند، چرا؟ برای اینکه مردم یاریاشان نکردند. مدتی در حدود 6 ماه ایشان، حضرت زهرا سلامالله علیها و حسنین علیهالسلام را برمیداشتند و در خانه مهاجرین و انصار می رفتند و یادشان می آوردند که مگر فلان روز نبودید که پیامبر (ص) چه گفت؟ مگر در غدیر من را معرفی نکرد؟ پس چرا حمایت نمی کنید؟ هرکسی بهانه ای می آورد. اول سلمان و ابوذر و مقداد بودند و بعد عمار هم ملحق شد. بعد از 6 ماه محاجه، ایشان با همراهی حضرت زهرا سلام الله علیها، 12 نفر حاضر شدند طرفداری از امیرالمؤمنین علیه السلام بکنند، ولی نمی شد حکومت تشکیل داد. بعد از 25 سال مردم از حکومت های دیگر سرخورده شدند و به در خانه حضرت آمدند. ایشان آنجا خطبه شقشقیه را ایراد فرمود: “لولا حضور الحاضر و قیام الحجت به وجود الناصر … لالقیت حبلها علی غاربها” اگر شماها حاضر نشده بودید و اگر نبود که با وجود یاران و ناصران حجت بر من تمام است، باز هم خلافت را رها می کردم. حالا که من ناصر دارم، حجت بر من تمام است. دیگر نمی توانم شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنم، چون ناصر دارم. همچنین از آن حضرت نقل کرده اند: “لا رأی لمن یطاع” یعنی: “کسی که فرمانش پیروی نمی شود، رأیی ندارد” این سخنان همگی بیانگر نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی، خواه حکومت رسول الله (ص) و امامان معصوم (ع) و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت است… گرچه “مقبولیت” با “مشروعیت” تلازمی ندارد. اما حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حاکمیت خویش ندارد.» (حکومت و مشروعیت، فصلنامه کتاب نقد، شماره 7، تابستان 1377، ص 52)
@Sabetitelegram ✅
؛ تفکیک “مشروعیت الهی” از “مقبولیت مردمی”
?چند روز قبل حسن روحانی سخنانی عجیب و مخدوش درباره ولایت حضرت علی علیه السلام و تشکیل حکومت توسط ایشان بیان کرد که با اعتراض بسیاری از علما و نخبگان دینی مواجه شد.
?به همین خاطر وی امشب در مراسم افطاری با جمعی از روحانیون، نه تنها سخنان غلطش در این باره را اصلاح کرده؛ بلکه دقیقا همان منطقی که سالها پیش از این حضرت آیت الله مصباح در این باره مطرح کرده بود را تکرار کرده و گفته: “امام خمینی قبل از انقلاب هم “ولایت” داشت، اما اقامه حکومت با حضور و خواست مردم “محقق” شد. ولی فقیه برای اقامه حکومت بسط ید میخواهد که منوط به حضور مردم است. مسأله ولایت با تشکیل حکومت، دو مقوله جدا از هم است که نباید با هم خلط شود.”
? این عصاره همان بحث تفکیک “مشروعیت الهی” از “مقبولیت مردمی” است که سالها قبل علامه مصباح در سخنرانی های مختلف خود در پاسخ به کدیور، سروش، مجتهد شبستری و … بر آن تاکید داشت و جریان روشنفکری به آن می تاخت! اما مایه خوشبختی است که بالاخره جناب روحانی نیز به این نگاه رسیده و آن را رسما بیان میکند.
? در پایان یک نمونه از بیانات علامه مصباح در این باره را با هم مرور میکنیم:
? رأی و رضایت مردم باعث بهوجود آمدن یک حکومت می شود. خداوند متعال به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم میفرمایند: «هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» (انفال/62) خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد. کمک و همدلی مردم در عینیت بخشیدن به حکومت -حتی حکومت پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم- است. ما شیعیان معتقدیم که خدای متعال بعد از پیغمبر اکرم(ص)، حضرت علی علیه السلام را برای حکومت تعیین کرده بود. پس حکومت ایشان ازطرف خدا تعیین شده بود ولی ایشان 25 سال اقدام به تشکیل حکومت نکردند، چرا؟ برای اینکه مردم یاریاشان نکردند. مدتی در حدود 6 ماه ایشان، حضرت زهرا سلامالله علیها و حسنین علیهالسلام را برمیداشتند و در خانه مهاجرین و انصار می رفتند و یادشان می آوردند که مگر فلان روز نبودید که پیامبر (ص) چه گفت؟ مگر در غدیر من را معرفی نکرد؟ پس چرا حمایت نمی کنید؟ هرکسی بهانه ای می آورد. اول سلمان و ابوذر و مقداد بودند و بعد عمار هم ملحق شد. بعد از 6 ماه محاجه، ایشان با همراهی حضرت زهرا سلام الله علیها، 12 نفر حاضر شدند طرفداری از امیرالمؤمنین علیه السلام بکنند، ولی نمی شد حکومت تشکیل داد. بعد از 25 سال مردم از حکومت های دیگر سرخورده شدند و به در خانه حضرت آمدند. ایشان آنجا خطبه شقشقیه را ایراد فرمود: “لولا حضور الحاضر و قیام الحجت به وجود الناصر … لالقیت حبلها علی غاربها” اگر شماها حاضر نشده بودید و اگر نبود که با وجود یاران و ناصران حجت بر من تمام است، باز هم خلافت را رها می کردم. حالا که من ناصر دارم، حجت بر من تمام است. دیگر نمی توانم شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنم، چون ناصر دارم. همچنین از آن حضرت نقل کرده اند: “لا رأی لمن یطاع” یعنی: “کسی که فرمانش پیروی نمی شود، رأیی ندارد” این سخنان همگی بیانگر نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی، خواه حکومت رسول الله (ص) و امامان معصوم (ع) و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت است… گرچه “مقبولیت” با “مشروعیت” تلازمی ندارد. اما حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حاکمیت خویش ندارد.» (حکومت و مشروعیت، فصلنامه کتاب نقد، شماره 7، تابستان 1377، ص 52)
@Sabetitelegram ✅