چگونه طراحی «سریع القلم» به قرار داد با «توتال» منجر می شود؟
Mohammad Mahdi:
❌چگونه طراحی «سریع القلم» به قرار داد با «توتال» منجر می شود؟!❌
بیشتر بحث ها در حاشیه امضاء قرارداد 5 میلیارد دلاری با شرکت فرانسوی توتال، پیرامون سهم 51 درصدی توتال، 25 تا 30 ساله بودن قرارداد، عدم تامین منافع ایران و بد قولی های گذشته توتال و کشور فرانسه چرخیده است، اما به نظر این لایه سطحی و فرعی اتفاقی است که قرار است برای آینده کشور رقم بخورد و عملا مدل قرار داد IPC عهده دار ریل گذاری این اتفاق است.
به نظرم این قرارداد فراتر از میزان و رقم سرمایه گذاری صورت گرفته و سبک قرار داد، راهگشای موج جدیدی از روابط اقتصادی تحمیلی – اجباری دولت روحانی بر ایران اسلامی با دیگر کشورهاست که محمود سریع القلم، تئوریسین و استراتژیست اصلی سیاست خارجی این دولت، آنرا راهبرد «قفل شدگی اقتصادی برای مهار رویکردهای سیاسی» می داند.
بعبارت دیگر حجم و نحوه قراردادهای تدارک دیده شده با شرکت های بزرگ و چند ملیتی چون توتال، شل و پیشتر از این ایرباس و … بدنبال قفل کردن روابط اقتصادی ایران به منافع اقتصادی این شرکت های چند ملیتی است و کیست که نداند سیاست گزار اصلی و پشت پرده این شرکت ها دولت های آنها همچون فرانسه هستند.
در واقع قرار است ایران چنان درگیر قراردادهای بزرگ اینچنینی بشود که طبعا سیاست خارجی و حتی سیاست داخلی خود را نیز در آینده ای که شاید خیلی هم دور نباشد، متناسب با این قرار دادها و با این ملاحظه که مبادا این قراردادها بر هم بخورد، تنظیم کند.
از میان انبوه نوشته ها و مصاحبه های سریع القلم این چند بخش را برای توضیح بیشتر راهبردی که غرب گرایان وطنی برای زدن ریشه های استقلال ایران و ایجاد وابستگی به غرب آنهم به نام «همگرایی» در سر دارند انتخاب کردم:
?ایران و جهان تغییر کرده و دیگر مکانیزمی وجود ندارد که بتوان کشوری مانند ایران را وابسته کرد. ایران به تغییر پارادایم نیاز دارد و باید طرز تفکر خود را به روز کند. اگر با دنیا کار نکنیم قدرتمند و ثروتمند نخواهیم شد.
?تا زمانی که تناقضات حقوقی مربوط به سیاست خارجی در قانون اساسی جمهوری، اسلامی ایران در ارتباط با چگونگی حلقه های وصل میان ابعاد ایدئولوژیک و ابعاد فراملی حل و فصل نشود، طراحی نظری و کاربردی استراتژیکی ملی و ایجاد ترکیب های فراملی امکان پذیر نخواهد بود.
?از گذشته، اصلی را در اقتصاد سیاسی داشتیم که اگر کشورها بهلحاظ اقتصادی با هم قفل شوند، بهلحاظ سیاسی خیلی عاقلانهتر رفتار میکنند. در ماجرای «برجام» برخی حامیان توافق هستهای تأکید داشتند آنچه ادامه آن را تضمین میکند، نه این تعهدات بلکه فراهمکردن زمینه سرمایهگذاری خارجی در ایران است.
?منطق اتحادیه اروپا هم همین بود؛ یعنی کشورها وقتی به هم قفل میشوند، در حوزههای سیاسی نمیتوانند هر کاری که میخواهند انجام دهند و مجبور به تعامل میشوند. روسیه در این رابطه یک استثناست و خیلی به اقتصاد جهان قفل نیست. اگر روسیه روابط گستردهای با آمریکا به لحاظ اقتصادی داشت، حتما در ماجرای اوکراین، بهگونه دیگری رفتار میکرد.
چینیها دومین کشور در دنیا از نظر هزینههای نظامی هستند اما پیچیده و پوشیده عمل میکنند. نه صحبت میکنند و نه پز و نمایش میدهند اما خودشان را بهلحاظ اقتصادی آنقدر به کشورها قفل کردهاند که برای کشورها امکان ندارد به افقهای بلندپروازانه نظامی چین اعتراض کنند.
?برميگرديم به تلقي خاصي كه ما از جهان داريم. به عنوان مثال، زماني است كه روابط آلمان و فرانسه از لحاظ اقتصادي به قدري اهميت دارد كه آنها اختلافات سياسيشان را به حاشيه ميرانند و حتي حاضر ميشوند بر سر مسايل سياسي با هم مصالحه كنند.
?این وضعيت را با آسیا و آمریکای لاتین مقایسه کنید که روابط اقتصادی آنها روزبهروز بيشتر به هم گره میخورد و قفل میشود. از آنجا كه از نظر اقتصادي درحال قفلشدن به همدیگر هستند، مسائل سیاسی و امنیتی آنها هم، اصلاح و بهبود پیدا میکند.
?کشورهای آسهآن 10 کشور در آسیای جنوب شرقی هستند که با هم یک بلوک اقتصادی تشکیل دادهاند. به این ترتیب که ویزا را بین خودشان برداشتند، 620 میلیون نفر جمعیت دارند و قرار است بین خودشان 540 هزار مایل جاده و 11 هزار و 700 مایل راهآهن ایجاد کنند تا به هم قفل شوند. وقتی کشورها از نظر اقتصادی به هم قفل شوند، در حوزههای دیگر هم کوتاه میآیند و مسائل غیراقتصادیشان را هم حل میکنند.
?دولت روحانی با کارگردانی امثال زنگنه در مهمترین حوزه نفت و گاز که در واقع مادر اقتصاد ایران محسوب می شود، در حال قفل کردن اقتصاد ایران به اقتصاد جهانی است تا با این اهرم هر دولتی در ایران «مجبور» باشد که اولویتهای طرف قرارداد را بر هر اولویت ملی، ارزشی، اعتقادی و ایدئولوژیک دیگری ترجیح دهد.?
https://goo.gl/WQRDBx
@naderi_note